توضیحات
دانلود رمان بی تا از نویسنده بهاره حسنی رمان رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۱۲۳۵
خلاصه رمان:
پدر امیر و پدر بی تا، دوستان قدیمی و صمیمی هستن.. امیر ازدواج ناموفقی رو پشت سر گذاشته و حاضر به ازدواج دوباره نیست، اما پدرش شرط واگذاری مدیریت شرکتش رو به امیر، ازدواج با بی تا گذاشته.. بی تا ناگزیر به ازدواجه چون پدرش بیماره و درآمدشون ناچیز.. در دوران عقد امیر و بی تا، پدر بی تا میمیره و بی تا ازدواج رو بهم میزنه.. حالا بعد از دوسال بی تا برای امیر کار میکنه و امیر متمایل و علاقه مند به بی تا شده ولی …
قسمتی از رمان بی تا :
قبل از برگشتن به خانه به دیدن ساحره رفت.
یک ساعتی را در پیش ساحره ماند و از نامزدی او و کارش و اینده حرف زدند.
ساحره را میشناخت انقدر میشناخت که میدانست چیزی سر زبانش است که بگوید.
حتی انقدر او را میشناخت که بداند چه چیزی سر زبانش است و نمیگوید.
میدانست که درباره نامزدی اش است ساحره ناراحت بود.
نگران بود خودش هم نگران بود اما نشان نمیداد.
حتی میدانست که پدرش هم نگران است. اما او هم چیزی نمیگفت.
پدرش سال ها بود که در کارهای او دخالت نمیکرد به تصمیم اش احترام میگذاشت و او را عقل کل میدانست و حالا هم با اینکه میدانست به نظر پدرش این نامزدی مورد دار است،
اما رستم خان پوست فروش انقدر به یکدانه دخترش ایمان داشت و او را عاقل میدانست که فکر میکرد حتما خیر و صلاحی در این ازدواج دیده است.
اما ساحره مقاومت کرد و تا لحظه اخر و زمانی که خداحافظی میکردند چیزی نگفت.
دست آخر زمانی که او را بغل کرد و بوسید با ملایمت گفت: من نگرانتم بیتا جون.
لبخند زد و عقب کشید و به ساحره نگاه کرد: چیزی نیست امیر مرد بدی نیست …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!