دانلود رمان راز مانا از نویسنده پونه سعیدی رمان رایگان

ژانر رمان: عاشقانه، تخیلی، فانتزی، ماجراجویی، معمایی

تعداد صفحات: ۸۶۱

خلاصه رمان: 

هانی، دختری که با ارتباط گرفتن افراد مشکل داره، متوجه میشه نامزدش بهش خیانت کرده! درست تو همین شبی که فکر میکنه زندگیش سیاه شده، مردی رو می‌بینه که سال هاست می‌شناسه! البته تو خواب! مردی که ادعا می‌کنه هانی عادی نیست و اون رو با خودش به یه گروه جدید می‌بره، گروه جدید، خانواده جدید! قدرت های جدید و… عشق و خطرات جدید… این داستان یه عاشقانه راز آلود از دنیای جادو و انسان های متفاوته…

قسمتی از رمان راز مانا:

“کارین راوی داستان” خدایا مرگ من به دست این دختره.

ترکیبی از احساسات سرکش بودم. خشم، ترس، عشق حتى…

از صبح که به پیشنهاد عقد نه گفت، فهمیدم باید ازش فاصله بگیرم تا بتونم بهش دست نزنم.

اما اون نگاهش به کتایون دیوونم کرد. ذهنمو بسته بودم تا نفهمه چقدر ازش ناراحت شدم.

تو حباط داشتم سیگار می‌کشیدم که کتایون اومد نزدیک و سیگارو از دهنم برداشت و زیر پاش له کرد.

تا اومدم بهش حرف بزنم دیدم نگاهش تو خونه است، فاصله مون کم بود.

ذهن هانی رو خوندم فهمیدم اوضاع از قبل خراب تر شده.

سر کتایون داد زدم: لعنتی من زندگیت رو نابود کردم. چرا ازم متنفر نمیشی؟ چرا نمیری؟

پوزخند زد و گفت: چون دوستت دارم کارین!

_کتی می‌دونی منم دوستت دارم اما مثل خواهرم. می‌فهمی؟ عاشقت نیستم.

هر بار که می‌بینمت که با حسرت به هانی نگاه می‌کنی عذاب می‌کشم کتی، می‌فهمی؟!

عذاب وجدان اون شب لعنتی داره خفم می‌کنه!

لب زد: کارین من اون شب با میل خودم اومدم پیشت. سکوت کرد و خودشو بغل کرد.

_می‌دونم، می‌دونم کتی، هزار بار گفتی، اما من احمق گیج بودم، هیچوقت فکر نمی‌کردم انقدر حماقت کنم …