توضیحات
دانلود رمان عطر ریحان از نویسنده زکیه اکبری رمان رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۱۲۹
خلاصه رمان:
ریحانه شخصیت اصلی داستان؛ دختری سختی کشیده که زندگیش بالاو پائینای زیادی داره… دختری که وضع مالی خوبی نداره درگیر پیدا کردن کاره. توی یه تالاری استخدام میشه و با یکی از پسرا که اونم اونجا کار میکنه…
قسمتی از رمان عطر ریحان :
سوز سرد پائیزی؛ تمام خونمون رو پر کرده بود. صدای فس فس آتیش بخاری که تا تهش زیاد بود؛ سکوت خونه رو می شکست. از سرمای زیاد جرأت نداشتم بلند بشم برم تو حیاط. من آخه کم خونیم داشتم دستو پاهام همیشه یخ میزد با هر بدبختی ای بود بلند شدم رفتم تو حیاط… ای وای که نم نم
بارونم داشت میومد. با لرز غیر عادی رفتم دستو صورتمو شستم. برگشتم و حاضر شدم از روی لباس فرمم ژاکت بافتنی قهوه ای سوخته ای که همراه شالو کلاه ستش بود و مادرم بافته بود پوشیدم خیلی سرمایی بودم؛ کلاه رو تاروی ابروهام پائین کشیدم شال روهم دور بینی و دهنم بستم به
قدری چهرم با نمک شده بود که چند دقیقه تو آینه به خودم خیره شدم. چشمای درشت عسلیم با اون حالت خمارش و سایهی ملیح مسی رنگ بدجوری تو نظر بود. عطر همیشگیمو زدم و راه افتادم. همین که پامو از در گذاشتم بیرون و وارد کوچه شدم دیدم کسی آروم تند تند صدام میزنه با تعجب
برگشتم دیدم سعیده اخم کردم و ایستادم تا بهم برسه در حالی که داشت زیپ سوئی شرتشو میبست بهم نزدیک شد و گفت: ریحان میشه حرف بزنیم؟ (از من ۶ سال کوچک تر بود اما ماشالاه قدش ده سانتی از من بلند تر شده بود… صداشم که تازه بلوغ) با عصبانیت گفتم: دیرم شد چیکار داری؟
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!