توضیحات
رمان دزد و شاه دزد
آنچه در رمان دزد و شاه دزد خواهید خواند …
دانلود رمان دزد و شاه دزد به قلم شیوا بادی
رزی که به خاطر بیماری مادرش مجبور به دزدی کردن می شه تو این راه به تور یه شاه دزد میوفته و با هم به طور قرار دادی ازدواج میکنن، در این بین کم کم عاشق هم میشن اما یک شب سیاوش به خاطر یه سوءتفاهم در عالم مستی و سوءظن بر خلاف قولی که داده بهش…
#بخشیازرمان:
به نام او…
بازهم گرمای شدید مردادماه…
شال نخی قهوهایرنگش رو کمی آزاد کرد تا هوا بین موهای بلند و رهاشدهاش بپیچه
و کمی نفس حبس شدهاش آزاد بشه … با توقف مترو سوار میشه و بین انبوه جمعیت
میایسته … نگاهش هدفدار بین مردم میچرخه … دختری لاغر اندام با صورتی گرفته…
از شواهد پیداست که یک بدبختی هست مثل خودش ! مردی با تیشرت و شلوار لی و
چشمهایی که مدام رو صورت خانمها در گردشه ! مردی دستفروش که از جورابهایی
که داره تعریف میکنه … مردی کت و شلوار پوشیده که مدام به ساعتش نگاه میکنه…
پیداس که حسابی عجله داره و حواسش به هیچی نیست !
لبخندی روی لبش میشینه… خودشه ! کمی به مرد نزدیکتر میشه … مترو در ایستگاه
بعدی توقف میکنه… دل دل میکنه که مرد پیاده نشه… جمعیت بیشتر میشن و کمی
دیگه به مرد نزدیک میشه … خوشبختانه مرد پیاده نشده و افزایش جمعیت کارش رو
راحتتر کرده … دستش به نرمی به سمت جیب شلوار مرد میره و … خودشه !
لبخندی میزنه و به سه شماره کیف مشکی رنگ، تو کیف کوله اش میوفته …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!