توضیحات
رمان عشق در بدترین شرایط
آنچه در رمان عشق در بدترین شرایط خواهید خواند …
رمان عشق در بدترین شرایط نرگس شرهانی
گاهی سپیدترین روزهای زندگیات به سیاهترین روزهایت تبدیل میشود و همهی درها به رویت بسته میشود. میجنگی و دری باز شده را پیدا میکنی و وارد میشوی، غافل از اینکه این در، تو را به در بستهای میکشاند و حالا دیگر توانی برای جنگیدن نداری.
شاهین، بخواب، این کابوس نیست، این یک رویای ترسناک است، هنوز مانده که کابوس ببینی.
خلاصه
دختری عاشق پسری میشه و قبل از عروسی پسر به اسم شاهین تصادف میکنه و خبر داده میشه که در تصادف سوخته. بعد از مدتی دختر در شمال به خانوادهای برمیخوره که پسر بزرگشون با پسری که تصادف کرده شباهت زیادی داشته و بعدها مشخص شده یکی از پسرها به خانوادهای بنا به دلایلی داده شده بود. این پسر بزرگ ناراحتی کلیوی داره و هزینه عمل و کلیه رو ندارن. اما شیدا اسم دختر و بهمن پسر
قسمتی از رمان
مقابل آینه در حال آماده کردن خود برای رفتن به جشن بود. جشن در ویلای یکی از نزدیکان به مناسبت نامزدی پسرشان برگزار میشد.
مانتوی مجلسی بلند مشکی، شالی سفید و آرایش کمرنگ با یک خط چشم باریک و رژی صورتی انجام داده بود، از اتاقش بیرون آمد و با پدر و مادرش به سمت ویلای آقای جمالی حرکت کردند.
بازدید : ۲,۳۷۵
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!