توضیحات
دانلود رمان بندبازی از نویسنده الناز محمدی رمان رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، معمایی
تعداد صفحات: ۱۷۳۰
خلاصه رمان:
پروا برای آزادی برادرش صادق که به جرم قتل به زندان افتاده، حاضره به هر کاری دست بزنه.. خیلی اتفاقی پارسا سر راه پروا قرار میگیره و آدرس برادرش پیمان رو برای کمک به پروا میده.. پیمان وکیلی قهار و کار بلده.. پروا سراغ پیمان میره غافل از اینکه …
قسمتی از رمان بندبازی :
سرش به پشتی صندلی چسبیده و صدای موزیک فضای ماشین را پر کرده بود.
دود سیگار بالای سرش پیچ میخورد و از درز باریک و باز بالای شیشه بیرون میرفت.
افکارش به هم ریخته بود نمیتوانست هیچ جوری این پازل را کنار هم بچیند هر چه میگذشت بیشتر سرگردان میشد.
این دختر دیوانه بود؟ اگر نبود به چه نیتی نزدیک شان شده بود؟ اول پارسا و حالا…
حساسیت های پارسا را میشناخت افکاری که برای خودش پرورانده بود،
محتاطش میکرد از سمتی حس میکرد که پارسا دل بستهی این دختر شده و ممکن است خود را برایش به باد بدهد.
در ماشین از سمت خودش باز شد و امیر از افکاری که داشت، بیرونش کشید: میری ببینیش یا بریم؟
کام عمیقی از سیگارش گرفت و با چشم هایی باریک شده گفت: به هوش اومده؟
امیر تکیه داد به در و سیگار او را از دستش کشید.
مقابل اخم پیمان، لبخند زد و بیخیال ته ماندهی سیگار را با کامی عمیق خاکستر کرد و دودش را با بلند کردن سرش بالا فوت کرد:
_آره. چقدر هم سگ جونه از دو جا شکسته مچ پاش آرنج و زانوهاشم بدجوری ساییده شده انگار ولی صدمه دیگه ای ندیده دختره نوبره!
پارسا هم ترشی نخوره، یه چیزی میشه!
گفت و خندید. پیمان پیاده شد. مستقیم رفت سمت ساختمان بیمارستان.
امیر پشت سرش رفت و نق زد: پاش بیفته به جای وکیل بودن …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!