توضیحات
دانلود رمان زندگی خصوصی از نویسنده منا معیری رمان رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، همخونه ای، نزدیک به واقعیت
تعداد صفحات: 741
خلاصه رمان:
عاطفه که با شهره دوست صمیمی اش زندگی میکند، بتازگی از کار اخراج شده است، او در به در دنبال کار است که پایش به رستوران مردی به نامِ کوروش باز شده و برای کار در آشپزخانه ی آنجا استخدام میشود، کوروش که داری سه فرزند هست و دنبال پرستار برای بچه های بی مادرش به اسرار پدرش محل کارِ عاطفه را از رستوران به خانه منتقل میکند …
قسمتی از رمان زندگی خصوصی :
این که به نفع من نیست.. لبخندش پهن شد: جانم؟!
با پشت دست اشک هایش را پاك کرد: خب می شه که با هم یه معامله اي بکنیم … مگه نه؟!
تک خنده اي کرد و دستش را روي سر برنا گذاشت و موهایش را به هم ریخت: تو به کی رفتی بچه؟!
اخمش دوباره در هم شد و گوشه ي لب هایش آویزان: بابا نادر میگه شبیه موسی خان شدم، اما من دوست ندارم.
موسی خان خیلی پیر و چروك بود بابایی … اینبار با صدا زد زیر خنده. امان از این بچه ها و نادرخا…
نوبتشان شده بود.برنا روي یونیت دراز کشید ه بود و با دقت به چراغ بالاي سرش نگاه می کرد.
پا روي پا انداخت و نگاهش روي خانم دکتر ماند: امکانش هست بدون تزریق بی حسی براش ترمیم کنید؟!
لبخند دکتر جمع و جور و کوچک بود: می تونم از اسپري استفاده کنم تا لثه ها بی حس بشن و بعد آمپول و تزریق کنم.
این طوري هیچ دردي نداره. برنا از همان جا غر زد: نمی خوام … آمپول توي قرارمون نبود! قول دادي بابائی..
نیم نگاهی به برنا و اخمش انداخت.خانم دکتر خندید: چه پسر خوش صحبتی عزیزم. چند سالته شما؟!
پنج سالمه … تازه بابا نادر می خواد برام توله ي رکسی و بیاره تا بزرگ کنم.
رکسی یه سگ خیلی بزرگ.. عزیزم … من هم یه توله سگ تو خونه دارم؛ اسمش جیزل …
برنا نیم خیز شد و نشست: چه رنگیه؟! نگاهش بین دکتر و برنا رفت و آمد و نفسی گرفت:
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!