توضیحات
دانلود رمان سر دلم را به سر دارت آویخته ام از نویسنده هانیه وطن خواه رمان رایگان
دانلود رمان سر دلم را به سر دارت آویخته ام از هانیه وطن خواه کاملا رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۱۰۶۹
خلاصه رمان :
کمند دختر عجیب خاندان حشمت ها با ننگی ناخواسته، برای رسیدن به آمال و آرزوهایش و جلوگیری از دعوای فی مابین، درگیر قرارداد متفاوت و عجیب خاندان میران ها می شود، اکنون که به ثبات شغلی ومهارت در آرایشگری و مدیریت آن رسیده، برای گرفتن حق و حقوقش وادار به معامله میشود، معامله ای که با اهدای کلیه اش همراه است و این بین…
قسمتی از رمان سر دلم را به سر دارت آویخته ام:
یاسمن روی کاناپه روبروی من و در فاصله نزدیکی نسبت به آندره نشست و موبایل را بین انگشتانش چرخاند،
پا روی پا انداخت و با نفرتی که نسبت به من در چشم هایش زبانه می کشید،
گفت: کار و زندگی نداری از سر شب جلو تی وی نشستی با این وضع؟
اشاره اش به حالت دراز کشم روی کاناپه سه نفره بود.
بی توجه، نگاهم را به موزیک ویدئوی ترکی دوختم و شنیدم که یاسمن رو به آندره گفت: بریم با هم یه دوری بزنیم؟
دلم یک سوت زدن حسابی می خواست.
چطور بعد از این چند سال، یادش به شوهرش افتاده بود؟
جواب آندره نگاهم را بار دیگر به سمتشان کشید.
آندره – حوصله ندارم… تنها برو.
آندره که نگاهم را دید، به رویم لبخند پاشید و من بار دیگر دلیل این که بعد از سقط جنینی که بدون اطلاعش انجام گرفت،
در این زندگی فروپاشیده ماند، برایم سوال شد.
او عاشق بچه بود، این را میشد از تمام رفتارش در مهمانی های خانوادگی نسبت به کودکان دید.
نگاه که از صورت آندره برداشتم،
سیمین وارد سالن نشیمن شد و در کاناپه تک نفره ای نزدیک آندره جای گرفت…
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!