توضیحات
دانلود رمان سلطنت خون از نویسنده زهرا جلد ۱و۲و۳
ژانر رمان: مافیایی، معمایی، عاشقانه
تعداد صفحات: ۱۹۸۶
خلاصه رمان:
وسوسه جنون، سلطنت دستان یک پادشاه اغشته به خون است… شرارت یک عفریت، قلب یک شهر را سیاه کرد. غارت کردم، انسانیت را و جهنم را در زمین برپا کردم. ابلیسی خونخوار از خود ساختم در تختِ خون پادشاهی کردم. رانده شدم از درگاه خدا و جهانی را به تباهی کشیدم شیطانِ مجسم امروز، حُکم دیروزِ چشمانِ توست، فرشته تو در اتشِ من رقصیدی، لمسی سوزان عطشی عظیم گناهی نابخشودنی… من جهان را برایت دوزخ می کنم …
قسمتی از رمان سلطنت خون :
سه شب بعد به نامزدی آدام والکر در آمدم.
انگشتری با چندین نگین درشت و چشمگیر که اصلا باب سلیقه ام نبود در انگشتم گرفت. آدام نگاهش برق میزد.
من فقط لبخند کمرنگی زده بودم و سعی کرده بودم به جو سرد و سنگین و حتی خطرناک توجهی نکنم.
چقدر از درک و منش لوکا ممنون بودم که به عمو پیشنهاد کرده بود مراسم نامزدی را در خفا و بدون هیچ جشنی بگیریم.
خانواده آنها هنوز تشنه به خون بود و بهتر بود هنوز وارد سور و سات نشویم.
مراسم نامزدی با حضور مادر عبوس او و کنسیلیره و چند سربازش انجام شد.
عمو هم فقط از عمه و شوهر جدیدش خواسته بود در مهمانی حاضر شوند.
من از این مهمانی ساده راضی بودم اما مادر آدام اصلا خشنود نبود.
به زودی به خواستهاش میرسید و چهل روز دیگر در بهترین هتل و کلیسایی که او میخواست با پسرش ازدواج میکردم. عمو هم راضی به نظر میرسید.
از همین الان میدانستم قرار است تمام افراط و تفریط ها در این شو که نامش عروسی بود انجام شود.
بالاخره کاپوی شیکاگو با شاهزاده خانوم لس انجلس ازدواج میکرد و باید این را در بوق و کرنا کرده و قدرت را به رخ میکشیدند.
آدام طبق سنت ها خیلی نزدیک من نمیشد و به جز چند تماس و پیام کوتاه خیلی با من ارتباط نداشت و راستش من هم راضی بودم حالت نگاهش کمی مرا مشوش میکرد …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!