توضیحات
دانلود رمان عشق سیاه از نویسنده آزاده رمضانی رمان رایگان
ژانر رمان: طنز، تراژدی، غمگین، پلیسی، معمایی
تعداد صفحات: ۵۳۵
خلاصه رمان:
من سوزانم، تو آمدی قلبم را مال خودت کردی و بد سوزاندیم .. و من میآیم به زودی زود.. قلبت را از ریشه میکنم و تو نمیدانی من دیگر دختر ساده و ابله اون روز ها نیستم.. عوض شده ام.. و تو باعثش شدی …
قسمتی از رمان عشق سیاه :
*سوزان* تصمیم بر این شد که بروم خانه ای که خیلی سال پیش به ناحق طرد شده ام.
بغضم گرفت؛ ولی نذاشتم بشکند. مثل تمام این سال ها صبوری کردم. ولی الان وقتش شده است تا خودی نشان بدهم.
نگاه به سنگ قبر مادرم کردم اشک هایم را پاک کردم لبخندی زدم،
ازش در خواست کردم کمکم کند تا بتوانم حقم را بگیرم بلند شدم رو به سامان کردم،
با لحنی خشک و سرد گفتم: میخوام برم خونه پدریم.
البته تا چند روز میشود خانه پدریم و بعد آن خانه ملک و اموال به نام من میشود.
پوزخندی زدم در برابر چشمان گرد شده از تعجب سامان به سمت ماشین رفتم.
که لحظه آخر صدایش را شنیدم: مطمعنی؟
با لحنی که به گوشش برسد گفتم: بیش تر از همیشه!
سوار ماشین شده ام که بعد از چند لحظه سامان آمد نشست.
ماشین را روشن کرد و راه افتاد در بین راه هیچ حرفی بینمان رد و بدل نشد.
بالاخره رسیدیم. که چشمانم به خانه که در آن بزرگ شده ام خورد.
پیاده شدم. که صدای سامان را شنیده ام.
با لحنی نگران گفت: وایسا تا پارک کنم باهم بریم.
سرم را از شیشه داخل کردم: سامان نیازی نیست تو برو بعد که کارم تموم شد میگم دنبالم بیای.
با ناراحتی و غم نگاهم کرد ولی نذاشتم حرفش را ادامه بدهد.
با صدایی که جذبه در آن بود گفتم: همین که گفتم ...
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!