توضیحات
دانلود رمان نسل دلدادگان از نویسنده زینب محمدی رمان رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، درام
تعداد صفحات: ۲۶۹
خلاصه رمان:
رمان نسل دلدادگان روایتگر خاندانیست که برای عشق میجنگند؛ عشقی که در گذشته اتفاق افتاده و در این میان کینهای پر از نفرت قلبی را سیاه کرده، حالا برای عشاق دیروز و امروز اتفاقاتی در شرف وقوع است! قلب هایی پر از عاشقانه های بیانتها …
قسمتی از رمان نسل دلدادگان :
نیم ساعت بود که تو راه بودیم که بالاخره به قصر امیرسام معیریان رسیدیم.
آقاجون و گلی رفتن زنگ در رو بزنن و بعد چند ثانیه در باز شد و گلی و آقاجون داخل رفتن و منم ماشین رو تو خونه هدایت کردم و پارک کردم.
به همراه کیفم و گوشیم از ماشین پیاده شدم.
از پله ها بالا رفتم و در رو باز کردم و وارد خونه شدم.
بوی ادکلنا با بوی غذاها قاطی شده بود و ترکیب جالبی شده بود.
به سمت سالن رفتم و سلام بلندی دادم که همه سرها به طرفم چرخید.
تیارا از روی مبل بلند شد و طرفم اومد و بغلم کرد و گفت: سلام یاسی جونم کجا موندی تو؟
-سلام قشنگم ببخشید ترافیک بودا
از بغلش در اومدم و گفتم: چه جیگر شدی ناناس دل میبری از اون بدبخت!
با هم زیر خنده زدیم اما توی دلم خون به پا شده بود.
با خودم همش فکر میکردم نکنه رادمانم قلب تیارا رو به بازی گرفته باشه مثل برادرش که بعد عاشق کردنم گذاشت و رفت.
محمد سام میگفت رادمان از هر فرصتی استفاده میکنه تا پیش تیارا باشه و عمو امیرسام هم به حسایی که بین رادمان و تیارا بود پی برده بود.
باید با رادمان حرف میزدم.
من نمیذارم تیارا الآن من بشه یه مردهی متحرک که تو جمع ادای آدمای شاد رو در میاره ولی تو تنهایی اش صدای گریهش گوش دنیای کوچیکش رو کر کرده …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!