توضیحات
دانلود رمان نشسته در نظر از نویسنده آزیتا خیری رمان رایگان
رمان نشسته در نظر از نویسنده آزیتا خیری با لینک مستقیم
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی، خانوادگی
تعداد صفحات: ۱۶۴۷
خلاصه رمان:
همه چیز از سفره امام حسن حاجخانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش میکرد که همه چیز به قاعده و مرتبه.
چه میدونست خانم جلسهایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی درخشان زنگ میزنه و خبر میده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ خود حاجی و پسر وسطیش، صابر و تازه بعد از شلوغی برو بیای شب سه و هفت، اهل خونه به صرافت افتادن که بفهمن تو واویلاییِ تصادف اول حاجی به رحمت خدا رفته بود یا پسرش؟! شوخی که نبودپای میلیارد میلیارد ارث و میراث حاجی وسط بود..
قسمتی از رمان نشسته در نظر:
سوی در میرفت به یک دعوای حسابی فکر میکرد که به زودی در پیش داشتند.
از پله ها گذشت و کمی بعد روی تاب درست زیر داربست انگور نشست.
باد خنکی آمد و بازوهایش را به لرز کشاند. خودش را در دست گرفت و وقتی آهسته تاب میخورد، به جای خالی ماشین عمو غفور خیره شد.
احتمالا الان جایی در پارکینگ نیروی انتظامی بود! بوی سیگار آمد و بعد پیمان از جایی در تاریکی،
وقتی جلو می آمد، گفت: بازم یه باد بهت خورد پوست دستات عین پوست مرغ دوندون شد!
هنگامه نگاهش کرد. حالی برای کلکل و بحث نداشت. تنها نفس بلندی کشید و بوی سیگار را به ریه هایش فرستاد.
پیمان فکرش را خواند. نگاهی گذرا به پنجره های روشن عمارت انداخت و با شیطنتی بیرمق گفت:
خونه شلوغه… فکر سیگارو از سرت بیرون کن.
هنگامه بیحس و حال پرسید: بریم زیر زمین؟
او پوزخند زد: تو آدم نمیشی! پیمان! او بیحرف نگاهش کرد و هنگامه لب زد: حالاچی میشه؟
پیمان شانه بالا انداخت: خودت میدونی!
درسته که در رمان راست و دروغ زیاد هست اما در این رمان زیادی غلو شده بود
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!