توضیحات
دانلود رمان نگاریسم از نویسنده نگار حسامی رمان رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
تعداد صفحات: ۱۵۶۹
خلاصه رمان:
نگار یه دختر خجالتی از یه خانواده متوسط رو به پائینه. مردی که فکر میکرد خواستگار مادرشه، در واقع خواستگار خودش بوده، یه مرد عجیب، پولدار و… مرموز… در گیر و دار زندگی نگار مرد دیگه ای وارد داستان میشه. مردی با گذشته و کودکی ای مثل نگار …
قسمتی از رمان نگاریسم :
از استرس دل درد شده بودم از دست سعید عصبانی بودم.
اصلا الان چه لزومی داشت با خواهرش بیاد. رفتم پائین و ماشین سعید رو دیدم.
اما رو صندلی جلو یه خانم مسن نشسته بود و رو صندلی عقب دوتا دختر!
دهنم باز موند کل خاندان رو بار زده بود.
سعید سریع پیاده شد آروم رفتم سمتش مادرش با غضب نگاهم کرد.
سعید گفت: سلام نگار مامانمو باید برسونم جایی گفتم بیام تورو هم بگیرم.
فقط سر تکون دادم و گفتم: خوبه جا موند منم بشینم.
سعید خندید و گفت: اره خداروشکر. وگرنه مجبور بودم باربند نصب کنم.
چشم چرخوندم با این تیکه اش و خم شدم با همه سلام علیک بی صدا کردم.
سعید در رو برام باز کرد خواهراش جا به جا شدن جا بیشتر باز شه و دوباره سلام علیک کردیم. مامانش باز حرف نزد.
سعید نشستو گفت: خب اینم نگار خانم… نگار… مامانم … سیما و سهیلا خواهرام.
زیر لب گفتم خوشبختم و اونام همینو گفتن. سعید راه افتاد، جو سنگین بود.
یهو مادرش گفت: شما پدرتون چکاره است!
به سعید نگاه کردم لب هاشو به هم فشرده بود.
اروم گفتم: پزشک هستن…
_جدا! پدرتون پزشکه شما ماشین نداری!
از حرف مادر سعید جا خوردم که خود سعید گفت: چه ربطی داره مادر من؟
_تو صحبت نکن!
انقدر تند اینو به سعید گفت من واقعا برا سعید ناراحت شدم و گفتم:
پدر و مادرم جدا شدن ما خیلی با پدرم در ارتباط نیستیم!
مادر سعید بی تعارف گفت: اوه… پس بچه طلاقی…
هیچی نگفتم واقعا فقط دوست داشتم پیاده شم.
سعید هم هیچی نگفت، خواهراش هم حرف نزدن …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!