توضیحات
دانلود رمان کوچه عطرآگین خیالت از نویسنده رویا احمدیان رمان رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات: ۱۴۳۲
خلاصه رمان:
صورتش غرقِ عرق شده و نفس های دخترک که به گوشش میخورد، موجب شد با ترس لب بزند. برگشتی! دست های یخ زده و کوچکِ آیه دستان خاویر را گرفت. برگشتم… برگشتم چون دلم برات تنگ شده بود. مرد تلخ و گزنده پوزخند زده و دخترک را رها کرد. وارد خانه شد و …
قسمتی از رمان کوچه عطرآگین خیالت :
زمان این روزها به تندی در گذر بود… عادت کرده بود به این محله و آدم.هایش…
کارش هم هر روز برایش آسان تر میشد و بهتر راه افتاده بود.
امشب برای شام مادرش پسر عمویش کرده بود و آیه هم برای خانه رفتن و کمک به مادرش عجله داشت.
اما حادثه که خبر نمیکرد زمانی که میخواست از بیمارستان بیرون بیایید خاویر با صورتی نگران و رنگ پریده مقابلش ظاهر شد.
با صدایی هول زده لب زد: باس کمکم کنی دختر!
آیه با کلافگی پشت پلک هایش را ماساژ داده و با خستگی جواب داد.
-چی از جونم میخوای خاویر! کار دارم باید زودتر برم.
مرد بدون توجه به خستگی و کلافگی آیه، بازویش را چنگ زده و گوشهی دیوار کشاند.
– میتونی یه زخم چاقو رو دوباره تو خونه درمون کنی؟!
آیه با عصانیت قهقه زد و دستش را به شدت پس کشید.
-ولم کن! مگه من دکتر شخصیتم که هر گندی بالا میاری باید من برات جمع کنم؟
ولم کن دردسر میشی برام ببرش بیمارستان واسه خودت واسه منم مصیبت نتراش!
خواست برود که خاویر با درماندگی لب زد.
-پای من وسط نیس، اگه اون عوضی رو زده بودم که خیالی نبود!
با تعجب به سویش برگشته و قدمی جلو رفت.
آفتاب کنار رفته بود اما گرما هنوز نفس گیر بود و به خستگیش دامن میزد …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!