توضیحات
دانلود pdf رمان آگاپه از نرگس
دانلود رمان آگاپه pdf از نرگس برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
میرزا محراب خان ملکان با وجود اینکه در آستانهی سی سالگیه اما یه شهر رو اسمش قسم میخورن چون یار و یاور همهست. دلش بند دختریه که از هرچی مرد مذهبیه متنفره… به خاطر فرار از دست میرزا محراب خان، خودشو۹ به دست یه مرد ۴۰ساله میسپاره و سهرابِ تازه از فرنگ برگشته، به گلاره دست درازی میکنه و اینجاست که گلاره مجبور میشه زنِ میرزا محراب بشه. محرابی که خبر نداره چی به سرش اومده اما وقتی میفهمه گلاره …
خلاصه رمان آگاپه
بعد از برگشتن از کلاس کنکورم تمام شب رو نقشه کشیدم و برنامه ریزی کردم تا با کمترین خطا، بتونم بهترین عملکرد رو داشته باشم. ساعات پایانی تا لحظه موعود با سرعت سپری شد. به خودم اومدم و دیدم که چند ساعت بیشتر وقت ندارم تا بیشتر وقت حاضر بشم. پلن اول همین لباسهایی بود که برای مراسم انتخاب کرده بودم. هر چقدر ثمین و عزیز و زن عمو اصرار کرده بودند که تو حاضر شدن بهم کمک کنند قبول نکردم گفتم هیچکس حق نداره بیاد تو اتاق چون میخواستم بعد از حاضر شدنم با دیدنم سورپرایز بشن. همه خوشحال
شدند و فکر کردند که حتما سرم به سنگی چیزی خورده و میخوام دل بدم به دل حاج فتاح. البته همه به جز ثمین که از نگاهم فکرم رو میخوند. مضطرب بودو همش بهم میگفت “تورو خدا گند نزنیها گلاره” لباس سفید حریری رو انتخاب کردم انقدر نازک و لطیف بود که بدنم مشخص میشد و چون آستینش سه ربع بود سفیدی دستهام خیلی به چشم میومد. خب این ها خودش دلیل خوبی بود که بخوام امشب این بلوز رو تنم کنم. ولی چون خیلی نازک بود پیش مهمونها روش به رویی مشکی که با دامنم ست بود رو تنم کردم. موهام رو
جمع نکردم و همونطور پریشون کردم روی شونه هام و جلوی موهام رو هم بافت تلی زدم که خیلی به صورتم میاومد. شال صورتی سفیدی روی سرم انداختم. برای میکاپ هم بعد از کانتور کردن خط چشم گربهای کشیدم و رژ لب قرمز هم که پایه ثابت آرایشم بود. تا میتونستم رژ لبم و برای محراب خان پررنگ و غلیظ کشیدم و بعد از تموم شدن میکاپم توی آیینه لبخند غرورآمیزی به خودم زدم. دامن بلند مشکی پام کردم و ناخنهای پام روهم مثل دستم لاک قرمز زدم و مرحله آخر هم چیزی نبود جز پابند، به قول عزیز جون خلخال! …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!