توضیحات
دانلود pdf رمان خلسه از م.ابهام
دانلود رمان خلسه pdf از م.ابهام برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
خلسه روایتی از زیبایی عشق اول است. مارال دختر سرکش خان که در ۱۷ سالگی عاشق معراج سرد و مغرور میشود ولی او را گم میکند و سالها بعد روزی دوباره او را میبیند و …
خلاصه رمان خلسه
۱۴ ساله شده بودم و مدتی بود درگیر احساسات جدید و غریبی بودم که برای خودم هم عجیب بود. نگاهم هر شب از پنجرهی اتاقم به نور چراغ خانهی مش حسن بود و عجیب دلخور بودم که چرا من هم مثل شیوا و مبینا در آن خانه نیستم. هنوز برای خودم شفاف نبود که دلیل این حس و حال و حسرتم چیست یا کیست شیوا درست از زمانی که خانواده معراج به باغ آمده بودند با من سر ناسازگاری گذاشته بود و هر چه بزرگتر میشدیم بدتر و جدی تر میشد. از هر فرصتی استفاده میکرد تا مقابل معراج از من بدگویی کند و منی که
از خیانت هایش سر در نمیاوردم فکرش را هم نمیکردم که در نبود من چه مزخرفاتی ممکن بود برای معراج ببافد. اوایل حسادتها و آزارهایش کودکانه بود و مثلا یکبار پیش معراج گفت: معراج میبینی دندونهای مارال چقدر کج و کوله است؟ تا خواستم بگویم بعد از چند سال دندان هایم را ارتودنسی خواهم کردو صاف و ردیف میشود قبل از من معراج با چشم غره به شیوا نگاه کردو گفت: دندون کج چاره داره شیوا خانم میشه سیم انداخت و صافش کرد ولی ذاتی که صافو درست نباشه هیچ امیدی بهش نیست گرفتی پیامو؟ آن روز من پیام
معراج را نگرفتم ولی گویا شیوا گرفته بود که رنگ به رنگ شد و با ناراحتی بلند شد و رفت و من فقط در نشئهی دفاع معراج بودم. برای اولین بار از من دفاع کرده بود و خوشی عجیبی ته قلبم موج زده بود ولی بزرگتر که شدیم شیطان صفتی های شیوا جدی تر شد و یکبار از مبینا شنیدم که به معراج گفته مارال با آراز رل زده و دوستش دارد آراز دوست برادرم بابک بود و زیاد به عمارت رفت و آمد میکرد و گاهی هم سر به سر من میگذاشت. پسر هیزی بود و میدانستم که معراج از او خوشش نمی آید چند باری به مبینا و شیوا تشر زده بود …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!