اخودان
به سایت اخودان خوش آمدید هرجا مشکلی داشتید با ما در ارتباط باشید. 09221706572

تومان۲۵,۰۲۵

توضیحات

دانلود pdf رمان دل کُش از شادی موسوی

دانلود رمان دل کُش pdf از شادی موسوی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی

عاشقش بودم! قرار بود عشقم باشه. فکر می‌کردم اونم منو می‌خواد… اینطوری نبود! با هدف به من نزدیک شده بود‌…! تموم سرمایه مو دزدید و وقتی به خودم اومدم که بهم خبر دادن با یه مرد دیگه داره فرار می کنه! نمی ذاشتم بره… لب مرز که سهله… اگه لازم بود تا خود آسمون هفتم دنبالش می‌رفتم! حالا تو چنگمه… باید تاوان خیانتش رو پس بده! باید خودش شعله های عشقی رو که تو تنم انداخته خاموش کنه! خودش باید جنون و عشقمو در من نابود کنه! خودش باید خلاصم کنه! اون یه قاتلِ… یه جانی… اون لعنتی دلمو کشته!

خلاصه رمان دل کُش

با اندکی پولی که داشت یک کلوچه از بقالی خرید و آن را تند تند خورد تا زمانی که به خانه‌ی آن‌ها می‌رسد مجبور نباشد که سر سفره همراهیشان کند. زیر نگاه سنگین پسر حاجی غذا خوردن ممکن نبود. به علاوه اینکه آن‌ها به اندازه‌ی کافی به او لطف کرده بودند توان پذیرش بیش از اینش را در خودش نمیدید هنوز… شاید… کمی غرور در تن شکسته و بند خورده اش پیدا می‌شد. با وجود اصرارهای زیادشان گفت که خانه‌ی اقوامی که به دیدنش رفته بود شام خورده و از سر خود رد کرد. خودش را به اتاق رسانید و دوباره گریه را از سر گرفت.

برای عشقی که خیلی زود به پایان خودش رسیده بود. به پایان خودش فکر هم نمی‌کند. چون پایان این زندگی یعنی به انتها رسیدن دردها آرامش… و او دیگر تحملش را نداشت و شاید این بهترین تصمیمی بود که میشد گرفت. چشم می‌بندد و با همان چشم های خیس به خواب می‌رود. “لالا کن دختر زیبای شبنم، لالاکن روی زانوی شقایق بخواب تا رنگ بی مهری نبیبنی تو بیداریه که تلخه حقایق” در خواب پدرش را می‌بیند سر رو زانوانش قرار داده و بی‌مهابا اشک می‌ریزد و از سختی هایش می‌گوید. دست مهر پدر رو موهایش را نوازش می‌کند

و او یک دم آرامش ندارد با درد و غصه های زیادی که بغض شده بودند و داشتند خفه‌اش می‌کردند می‌‌گوید‌. دیگه به اون زندگی برنمی‌گردم بی نهایت خستم بابا می‌خوام بیام پیشت به زودی… زوده زود. نوازش ها قطع می‌شود و سنگینی آن دست از رو سرش برداشته می‌شود وحشت زده سر از زانوی پدر برمی‌دارد تا دلیل این قهر را بداند که چشم در چشم حاج سلامی می‌شود. -بابا؟ حاجی رو به همسرش می‌کند و او می‌رود تا قدری آب برایش بیاورد. دختر جان خوبی؟ خواب می‌دیدی. دستی به شالی که هنوز دور سرش پیچیده بود …

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    رمان دل کُش
  • ژانر
    عاشقانه
  • نویسنده
    شادی موسوی
  • 254 روز پيش
  • abbas
  • 145 بازدید
  • تومان۲۵,۰۲۵
  • ۰ کامنت
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!

لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!

آرشیو نویسندگان
اینماد

logo-samandehi

درباره سایت
اخودان
سایت اخودان مرجع کامل رمان و کتاب و فایل های آموزشی با پشتیبانی 24 ساعته … راه های ارتباطی با پشتیبانی سایت : شماره تماس واتس اپ و تلگرام : عباس علی میرزائی 09221706572 شماره پشتیبانی 2 فقط در تلگرام و واتس اپ : زینب محمودآبادی 09944563705
آمار سایت
  • 2 نوشته
  • 630 محصول
  • 11 کامنت
  • 169 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " اخودان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.