اخودان
به سایت اخودان خوش آمدید هرجا مشکلی داشتید با ما در ارتباط باشید. 09221706572

رایگان

توضیحات

دانلود pdf رمان سیاهکار از زهرا بهمنی خوی

دانلود رمان سیاهکار pdf از زهرا بهمنی خوی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی

رمان سیاهکار، روایت سیاه بازی‌های زندگی است. مافیا به طرز آشکاری در شهر پرسه می‌زنند و مانند یک گرگ در یک شب ناب، زوزه کلت‌هایشان بلند می‌شود، نیش ظالمانه خود را برای شخصی تیز می‌کنند و در آخر… نیلارز تنها در هفت روز آمیخته به سیاهی‌های زندگی می‌شود و در یک شب که پدرش… چه می‌شود؟ در شب‌های مافیا قصه من، چه کسی مورد هدف خواهد گرفت؟!

خلاصه رمان سیاهکار

((نیلارز)) از ترس، لرز گرفته بودم؛ حس می‌کردم قلبم داره از سینه ام بیرون میزنه. کارن آروم از زیر میز اومد این ور میز سمت من و سعی کرد آرومم کنه، ولی من غرق بودم تو دنیای حیران ذهنم، صدای تیراندازی‌ها زیاد بلند نبود انگار کر شده بودم با صدای برخورد فشنگی به لبه میز و افتادنش رو زمین چشم‌هام زومش شدن حرف‌های سرگرد تو سرم اکو می‌شدند -با توجه به دیدگاه ما نسبت به فشنگی که از پزشکی قانونی دریافت کردیم، مربوط به یک گروه خاصی میشه. اون فشنگ، یک فشنگ عادی نیست بلکه تنها یک گروه خطرناک به دست داره.

خشک شده بودم و دیگه حتی صدای جیغ و… رو نمی‌شنیدم فقط حرف های سرگرد تو سرم بود و دیاکویی که بیرون رفته بود دست کارن و کنار زدم و با یه حرکت بلند شدم و به سمت در خروجی عمارت دویدم. -نیلا نه. به صدا زدن‌های کارن اهمیتی ندادم و فقط می‌رفتم. در رو باز کردم به حیاط رفتم صدای ریز تیراندازی به گوش می‌رسید ولی اونقدر بلند نبود و این یعنی از بی‌صدا استفاده می‌کردند. ترسیده به اطراف نگاه می‌کردم و دنبال دیاکو می‌ گشتم که یکهو دستی دور بازوم پیچید و به سمتی کشیدتم. پشت به شخصی ایستاده

بودم و او با دست‌هاش قفلم کرده بود طوری که نمی‌تونستم حتی تکون بخورم کمی سرم رو به سمتش برگردوندم که عطر سردی تو ریحه هام پیچید و صدای عصبی که.. -نترس منم هیچی نگو تا بعدا به حسابت برسم! دست هاش رو محکم تر کرد و ادامه داد: اینجا چه غلطی می‌کنی نیلا؟ دلم از اینکه دیاکو پشتم بود، آروم گرفت ولی چشم‌هام زوم کلتی بود که تو دستش جاخوش کرده بود چرا باید اسلحه داشته باشه؟! -نگرانت شدم چون این… تا خواستم قضیه فشنگ رو بهش بگم دوباره تیراندازی اوج گرفت… -برگرد سمت من! …

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    رمان سیاهکار
  • ژانر
    عاشقانه جنایی
  • نویسنده
    زهرا بهمنی خوی
  • 250 روز پيش
  • زینب
  • 272 بازدید
  • رایگان
  • ۰ کامنت
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
کامنت ها

امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!

لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!

آرشیو نویسندگان
اینماد

logo-samandehi

درباره سایت
اخودان
سایت اخودان مرجع کامل رمان و کتاب و فایل های آموزشی با پشتیبانی 24 ساعته … راه های ارتباطی با پشتیبانی سایت : شماره تماس واتس اپ و تلگرام : عباس علی میرزائی 09221706572 شماره پشتیبانی 2 فقط در تلگرام و واتس اپ : زینب محمودآبادی 09944563705
آمار سایت
  • 2 نوشته
  • 630 محصول
  • 11 کامنت
  • 169 کاربر
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " اخودان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.