توضیحات
دانلود pdf رمان غم پرست از نیلوفر لاری
دانلود رمان غم پرست pdf از نیلوفر لاری برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچ کس نبود… جانم برای شما بگوید یک غم پرست بود که همه اش از صبح تا شب مینشست کنج اتاق و غصه میخورد! غصه های الکی!غصه های بیخودی! انگار اگر غصه نمیخورد روزش به شب نمیرسید! غم پرست عاشق غصه هایش بود. انها را به هیچ کس نمیگفت. با کسی در میان نمیگذاشت. فقط مال خود خودش بود …
خلاصه رمان غم پرست
پایش را از زیر کرسی تق زد به پای من.یعنی این که به حسابت میرسم.
خانوم اغا بالای کرسی نشسته بود و بر تمام بچه هایی که مشتاقانه دور تا دور کرسی نشسته بودند و چشم به دهان او دوخته بودند تا غصه ی تکراری اش را با جان و دل گوش بدهند اشراف داشت عینک گرد ته استکانی اش را روی بینی کوچک و فلمی اش جا به جا کرد و دنباله ی قصه اش را گرفت ((تا این که یک شب که غم رست تنها گوشه ی اتافش نشسته بود و به غصه هایش فکر میکرد و برایشان غصه میخورد یک صدایی شنید.یک صدای وحشتناک!اول خیال کرد صدای زوزه ی باد است…اما نه.بباد نبود….یک چیزی داشت خودش را به در میکوبید.
انگار میخواست در را از لنگه بکند و بیاید تو…غم پرست ترسید…به زمین چسبید و فکر کرد((اگر یک حیوان وحشی باشد چه…اگر بخواهد مرا از هم بدرد چه… خلاصه داشت از ترس میمرد که صدا گفت((در را باز کن من یک روح خبیثم..امده ام که جانت را بگیرم…تمتم جنها و پریها را هم با خودم اورده ام تا…))
کیان مرا که از ترس به او چسبیده بودم پس زد و بلند گفت((خانوم اغا…تو رو به خدا از این غصه های ترسناک رای این بچه ها تعریف نکنین…فروغ نزدیکه زهر ترک بشه!
راست میگفت.قلبم نزدیک بود از کار بایستد.
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!