توضیحات
دانلود pdf رمان من میترسم از فائزه گرمرودی
دانلود رمان من میترسم pdf از فائزه گرمرودی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
ساره دختری ۱۷ ساله ای به نام ساره که در یک روز به صورت اتفاقی پدر و مادرش رو از دست میده و عموش محمد سرپرستیش رو به عهده میگیره ولی اون که از ساره و خانوادش میخواد انتقام بگیره دختره بیچاره رو هر روز زجر میده و…
خلاصه رمان من میترسم
با صدای کوبیدن در هراسون از جام بلند میشم و یه دیقه به خودم مهلت میدم تا از موقعیتی که توش هستم سر دربیارم. اخرین چیزی که به ذهنم میاد کتک خوردنم به دست محمد و بعد فرار کردن به این اتاق، پشت در هست… مگه چقدر زمان گذشته؟!!! که من اینجا خوابم برده بود. _این در لامصب باز کن تا نشکوندم رو سرت. با صدایی که با نهایت حرص و در کمترین حد ممکن بود به خودم میام…. سریع قفل در رو باز
میکنم که در با شتاب به عقب هل میده و وارد میشه. _چرا در باز نمیکنی؟؟!!! با ترس جواب میدم: خوابم برده بود. پوزخندی میزنه و میگه: همین دیگه شده هتل بخور بخواب.. اره؟!!!! خیلی حرفش برام سنگین اومد که با صدایی اروم جواب میدم: ولی من تا زمانی که بیاین کار می کردم… اگه بودن من اینجا این قدر اذیتت میکنه چرا نمیزاری برم. با یه حرکت یهویی منو به سمت خودش میکشه، دستش بند یقه
لباسم میکنه و از روی زمین بلندم میکنه. _یه دفعه… فقط میخوام یه دفعه دیگه میخوام همچین زری رو بزنی تا خودم از زبون بندازمت. دستام روی دستش که سخت لباسم به سمت بالا می کشید فشار می دادم تا دست از سرم برداره… ولی زورم بهش نمی رسید، تا این که با شدت روی زمین پرتم میکنه. پهلوم که زمان پرت شدن به گوشه تخت برخورد کرده بود با دستم میگیرم فشار میدم تا از شدت دردش کم بشه.
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!