توضیحات
دانلود pdf رمان پایان رهگذر از رویا
دانلود رمان پایان رهگذر pdf از رویا برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
دختری مظلوم و آروم به اسم افرا بعد از اینکه قتل یکی از عزیزانش رو با چشمهای خودش میبینه، افسردگی شدیدی میگیره. افرا برای اینکه حالش خوب بشه، به خونهی مرجان، خونهای که توی یکی از روستاهای دور افتادهی ایران هست میره؛ غافل از اتفاقاتی که پیش رو داره. به نظرتون سرنوشت پایان شیرینی رو برای افرا در نظر میگیره؟ دوستی داره که از پشت بهش خنجر بزنه یا نه؟
خلاصه رمان پایان رهگذر
با احساس سردردی چشم هام و به سختی باز میکنم با دیدن مکانی ناشناخته بدنم گر میگیره. همون مردی رو میبینم که وقتی تو خونه مرجان بودم کنارم نشسته بود. با دقت به من زل زده و وقتی چشمهای بازم رو میبینه به من نزدیکتر میشه انگار میخواد چیزی بگه که خودم رو عقب میکشم و همین که میخوام جیغ بکشم دستش رو روی دهنم میذاره و میگه. -هیش من بهت آسیبی نمیرسونم. تقلاهام دیگه تموم شدن؛ ولی هنوز هم بهش اعتماد نکرده بودم آدم ترسناکی بود. خب یه نفر چجوری میتونه به یه مرد جوان غریبه اعتماد کنه؟ با
دقت نگاهش میکنم که گرد میکنه و به دیوار سمت راستش تکیه میده. میخوام در مورد موضوعی مطلعت کنم که هیچ کس جز من و یه عده افراد از این موضوع خبری نداره و این موضوع رو باید کسی که اطلاعات بیشتری از تو داره بهت بگه اینکه تو کی هستی و چرا اینجایی و چرا یاسر کشته شد. یهو ترس بدی به دلم هجوم میاره؛ این از کجا میدونه یاسر کشته شده؟ اصلا خود من کی ام که الان اینجام؟ این پسر جوون کیه؟ چرا منو اینجا آورده؟ سوالهای زیادی ذهنم رو درگیر کرده که ظاهرا جواب همشون دست یه مرده که فکر
کنم رئیسشونه… با احتیاط لب باز میکنم و به صورت بی نقصش خیره میشم به سختی میگم. -خب من منتظرم بشنوم اما از کجا بدونم حرف هاتون حقیقت داره؟ تک خنده ای به لبهای گوشتیش میاد و با بیخیالی میگه: میتونی باور کنی و برعکس میتونی باور نکنی ما فقط این موضوع رو بهت میگیم تا مطلع بشی و مراقب اطرافیان نزدیکت باشی تا هر کدوم مثل یاسر پرپر نشن. با بغضی آشکار از جام بلند میشم و به چشم های به رنگ شبش خیره میشم. -یاسر بخاطر من کشته شده؟ ازم فاصله میگیره و سرش رو تکون میده: آره …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!