توضیحات
دانلود pdf رمان پسری که دزدکی از پنجره به اتاق خوابم می آمد از کریستی موسلی
دانلود رمان پسری که دزدکی از پنجره به اتاق خوابم می آمد pdf از کریستی موسلی برای اندروید و کامپیوتر و PDF و آیفون، با لینک مستقیم با بهترین فونت نسخه اصلی
در رمان پسری که دزدکی از پنجره به اتاق خوابم می آمد، امبر و برادرش جیک یه پدر عوضی و متعرض دارن. یه شب که امبر بخاطر آزار های پدرش توی اتاقش گریه میکرده لیام، دوست برادرش و همسایه ی روبه روییش از پنجره به اتاقش میاد تا بهش دلداری بده و شب رو همونجا خوابش میبره و این روند ادامه پیدا میکنه تا اینکه یه شب …
خلاصه رمان پسری که دزدکی از پنجره به اتاق خوابم می آمد
روی کانتر آشپزخانه نشسته بودم ، و به مادرم که در حال پختن پاستا بود نگاه میکردم او کمی پریشان بود و هر دو دقیقه نگاهی گزرا به ساعت می انداخت. من می دانستم که چرا این کاررا میکرد، پدرم دقیقا شانزده دقیقه دیگر به خانه میامد و اودوست داشت به محض آمدنش شام روی میز آماده باشد جیک مشغول بازی کردن با عروسک مرد عنکبوتی اش بود.
“مامان، می تونم برم خونه ی لیام بازی کنم؟”
این را پرسید، و به مادرم با قیافه ی معصومانه ی نازش نگاه کرد مادرم دوباره به ساعت نگاه کرد و به سرعت سرش را تکان داد. الان نه جیکی. یکم دیکه می خوایم شام بخوریم و باید همیشه به عنوان یک خانواده با هم غذا بخوریم. ”
او هنگام صبحت کمی به خود پیچید. چهره جیک وا رفت ، اما سرش را تکان داد و کنارم نشست . بلافاصله مرد کوچک را از دستانش کش رفتم و خندیدم او با حرص نفسش را بیرون داد و آن را دوباره از من قاپید و با لبخند به من چشم غره رفت. او یک پسر ناز، با موهای بلوند و چشم های خاکستری با رگه های قهوه ای بود .
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!