توضیحات
رمان تجاوزگر عاشق pdf
قسمتی از رمان تجاوزگر عاشق pdf
..در حال جمع کردن سالن بودم که صدای وحشتناک شکستن شیشه از اتاق کنار سالن سکوت انجا را درهم شکست !
با عجله و غیر ارادی سمت ان اتاق رفته ودر را باز کردم یک قاب عکس بزرگ وسط اتاق خرد شده بود ،
مهرداد نیز همانجا نشسته وبه تخت تکیه زده بود با دیدن خونی که از دستش سرازیر بود وحشت زده جلو رفتم با دستهایی که میلرزید
دست سردش را گرفتم_وای خدای من دستتون داره خون میاد!!بوی تند و تیز الکل در بینی ام نشست…
ظرف الکل خالی کنارش به من دهان کجی میکرد نگاهی به صورت مهرداد انداختم که
با چشمان به خون نشسته وموهایی که اشفته بر پیشانی اش ریخته چشم به من داشت !!
ناگهان ترس بدی در وجودم نشست دستش را ترسیده رها کردم شروع کرد به خندیدن،
یه خنده از سر مستی زیاد وحشت وجودم را گرفت، انقدر مشروب خورده بود که حالت طبیعی نداشت!
چشمانش دو دو میزد و خون به صورتش دوییده بود صدایی در ذهنم فریاد میزد زودتر از اینجا برو!..
خواستم از جایم برخیزم که دستم کشیده ودر اغوشش افتادم صدای کشدار وخمارش در گوشم پیچید–تو از کجا پیدات شد دختر جون؟؟!.
.از ترس نفس هایم به شماره افتاده بود،قفسه سینه ام با هیجان بالا پایین میشد آب دهانم را به زحمت فرو بردم!.
.دوباره سعی در بلند شدن کردم که دستم را محکمتر فشرد و….
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!