توضیحات
رمان خونه بهار و ارمین pdf
خلاصه رمان خونه بهار و ارمین pdf
خونهی بهار قصهی آرمین پسرجوونیه که بعد از طلاق عموش، پنهانی از همه،
همسر اونو صیغه میکنه تا ازش مراقبت کنه.
قصهی وانیاست که با یک دنیا امید و آرزو پای سفرهی عقد با چاووش میشینه
اما درست شب ازدواجش یک غریبه با چاووش تماس مشکوکی میگیره
و راز وانیارو براش فاش میکنه. رازی که موجب میشه چاووش قید ازدواج با وانیارو بزنه.
دست سرنوشت وانیارو به خونهی بهار و آرمین میرسونه تا اینکه…..
قسمتی از متن رمان خونه بهار و ارمین pdf
-اون فقط یه تصادف بود .
-برام مهم نیست تصادف بوده یا هرچی تو به من دروغ گفتی..
باالتماس نگاهش را به چاووش دوخت
-من فقط واقعیت رو نگفتم
صورت چاووش با اخمی جمع شد
-بدم میاد از پنهون کاری
چیزی در وجود وانیا شکست آمدنش بی فایده بود و به خوبی میدید که نگاه چاووش با او
غریبه شده
چاووش کمی از او فاصله گرفت و با مکثی پشتش را به وانیا کرد
-دیگه هیچ وقت نیا اینجا…
وتن صدایش پایین رفت
-بزار راحت تر فراموشت کنم
کلام آخر چاوش وجودش را سوزاند حس کرد این جدایی برای او هم عذاب اور است
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!