توضیحات
رمان دلارای pdf
خلاصه رمان دلارای pdf
دلارای دختر حاجی که عاشق آلپ ارسلان میشه مردی که هرروز با یک زن میپرد
دلارای برای نزدیک شدن به آلپ ارسلان خودش رو به شکل دختر های بدکاره میکنه
و به خلوت آلپ ارسلان راهی پیدا میکنه تا عاشقش کنه
ولی حواسش نیست این مرد سنگ تر از این حرفاس
و فقط طبل رسوایی خودش رو بلندتر میکوبه….
قسمتی از متن رمان دلارای
برای ثانیه ای ترسید شیفته ان مرد شده بود
از نظر دلارای اخم جدیت وخشونت رفتاری از ارسلان
جذاب ترین مردی که تا به حال دیده بود را می ساخت
با شک تایپ کرد: نمیتونم پشت هم بیام حاج بابام شک میکنه…
دلارای بی ارتباط نوشت:
-ایدی اینستاگرامت رو میدی؟
“خوب میدانست خودش تنها کسی نبود که با آلپ ارسلان دوست بود”
-چرا
-مگه الان نامزد نیستیم؟
_دوست پسرتم
“کاش حالا که همه چیزش را گرفته بود لااقل قول ماندن میداد…..”
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!