توضیحات
رمان رامشگر در لباس زیر جلد ۱۳ pdf
خلاصه رمان رامشگر در لباس زیر جلد ۱۳ pdf
گریفین پیشنهاد داد که منو ببره خونه ولی من قبول نکردم چون میدونستم باید ونسا رو برسونه
به طرف آپارتمانم میرفتم اما انتخاب کردم راهم رو کوتاه کنم و از یه کوچه تاریک میانبر بزنم
این بدترین اشتباه زندگی من بود
چهار مرد منو گرفتن …
من باهاشون مبارزه کردم اما وقتی لوله تفنگ رو بین چشمانم فشردن
میدونستم که کارم تموم شده
اما بعد مردی از میان سایه ها ظاهر شد
و اون مردان متجاوز رو مثل موش فراری داد
قد بلند تیره و خوش قیافه بود
اسمش باسکو راث بود
اون جون منو نجات داد اما یه چیزی در ازاش میخواد ….
قسمتی از متن رمان رامشگر در لباس زیر جلد ۱۳ pdf
یک زن باید حق داشته باشه هرجا میخواد بره هروقت که بخواد
بخاطر این حمله منو سرزنش نکن
عوضی هایی که میخواستن به من اسیب برسونن رو سرزنش کن مشکل از اوناست نه من
با سردی گفت:هر چقدر دلت میخواد توجیه کن عزیز دلم
ادامه داد
این دنیایی هست که ما در اون زندگی میکنیم و توهم اینو میدونی
به عنوان یه بارستی تو خیلی بهتر میدونی
اگه پدرت بفهمه خیلی نا امید میشه….
درباره خانوادم صحبت نکن..
“این مرد چیزی درمورد من نمیدونست و اجازه نمیدادم پدرم رو قاطی این ماجرا کنه”
اگه به نجات یک زن بی گناه اهمیت نمیدی پس چرا منو نجات دادی؟…
لینک دانلود کامل مجموعه لباس زیر برای دانلود کلیک کنید
رمان الهه ای در لباس زیر جلد ۱ pdf
رمان لعبت در لباس زیر جلد ۲ pdf
رمان بانو در لباس زیر جلد ۳ pdf
رمان ملکه در لباس زیر جلد ۴ pdf
رمان شهبانو در لباس زیر جلد ۵ pdf
رمان رویا در لباس زیر جلد ۶ pdf
رمان الهه ای در لباس زیر جلد۷ pdf
رمان آتیش پاره در لباس زیر جلد ۸ pdf
رمان مقدس در لباس زیر جلد۹ pdf
رمان حنایی در لباس زیر جلد ۱۰ pdf
رمان زیبا در لباس زیر جلد ۱۱ pdf
رمان پرنسس در لباس زیر جلد ۱۲ pdf
رمان رامشگر در لباس زیر جلد ۱۳ pdf
رمان شیر زن در لباس زیر جلد ۱۴ pdf
رمان دلبر در لباس زیر جلد ۱۵ pdf
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!