توضیحات
رمان مستی و دیوانگی
آنچه در رمان مستی و دیوانگی خواهید خواند …
رمان مستی و دیوانگی نوشته فرنوش گل محمدی
شیده، دختری بلند پرواز از طبقه ضعیف جامعه،با امال و ارزوهایی که فراتر از سطح طبقه اجتماعی و زندگیش هست.به کامران دل میبنده و اونو راهی برای رسیدن به ارزوهای دست نیافتنیش میبینه…اما با مرگ مرموز کامران، همه چیز به طرزعجیب و وحشتناکی دست خوش تغییر میشه!
رویاهای شیده رنگ می بازن و مسیر زندگیش اونو کاملا در برابر غیر قابل پیش بینی ترین اتفاق روبرو میکنه…!
عشق؛احساسی که به راحتی به دست نمیاد و شیده قصه ما باید بهای اون رو بپردازه…
و سید امیرحسین رضوی، مردی معتقد و پای بند به اصول خاص خودش و خانواده.
رویارویی شیده بی پروا و سید امیرحسین چه چیزی رو میتونه رقم بزنه؟
آیا شیده میتونه توی این راه پر فراز و نشیب سربلند بیرون بیاد؟
روایتی تازه از عشق و جاه طلبی و جسارت….این رمان رو از دست ندید!
قسمتی از رمان
نگاهی به آینه مقابلش انداخت ورژ سرخ رنگ را با سخاوت هرچه تمام تر روی لب های درشتش کشید.
قدمی به عقب رفت ودستی به مانتوی کوتاه و خوش دوختی که روی تنش جا خوش کرده بود،زد.
تضادی که سیاهی نگاهش با قرمزی لب هایش ساخته بود عجیب دلبرانه های دخترانه اش را به رخ هر بیننده ای می کشید و این همان گامی بود که هرروزه رویای بودنش را در ر می پرواند.با لبخندی کوچک به دخترک توی آینه از اتاق خارج شدبدون اینکه حرفی بزند در ورودی را باز کرد که با این کار مادرش در حالی که صدایش را بالا می برد از اشپزخانه سرک کشید:
-باز کجا میری با این سر و وضع؟؟
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!