توضیحات
رمان گرد باروت از معصومه شهریاری (آبی) و طاهره الف
دانلود رمان گرد باروت اثر معصومه شهریاری (آبی) و طاهره الف با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
با ما باشید با همایون، مامور پلیسی که با همکارانش سعی می کنند امنیت جامعه را برقرار کنند، اما همه ی آنها زندگی شخصی دارند ، همه ی آنها خانواده ای دارند، توی کارشون با مشکلاتی درگیرند، چیزهایی می بینند که دلشان را به درد می آورد و حتی متنفرشان میکند، همایون سعی میکند بجنگد و پیروز شود، او مجبور است با چیزی بجنگد که به آرامی توی رگ و خون میخزد و یک زندگی را از هم می پاشاند، افیون …
خلاصه رمان گرد باروت
نور ماتی که از پنجره ی بسته به درون اتاق می تابید نشان از هوایی ابری و دل گیر داشت … دو دستش را رو به بالا کشید و سعی کرد کمی از خستگی شانه هایش بکاهد … سپس آنها را کنار تنش رها نمود و با آن که هیچ دلش نمی خواست تا چشم باز کند ، اما نتوانست نسبت به دیدن ساعت که صدای تیک و تا ِک آن تحریکش می کرد ، بی اعتنا باشد ! کمی پلک هایش را بالا داد و نگاهش را به رقص عقربه ها دوخت ؛ چهار و پنجاه و سه دقیقه ی عصر!
دوباره پلک بست و کف دستش را به پیشانی اش فشرد ؛ حس می کرد که از خستگی رگ هایش متورم شده اند … سعی کرد با چند نفس عمیق ، افکار مزاحمش را پس بزند و درهمی مغزش را سامان دهد و روی سکوت و آرامش تمرکز کند … گاهی حس می کرد اصلا شغلی که آن را برای خودش برگزیده است، انتخاب درستی نبوده است … اما بعد ، تا به خود می آمد آنچنان درگیرش می شد که حتی یادش می رفت زمانی نسبت به آن ، حس پشیمانی داشته است
تلفن زنگ خورد و انگار یک نابلد ، آرشه را برداشته و با قدرت تمام روی سیم های ویالون می کشید ؛ همانقدر ناهنجار و آزاردهنده! لپ هایش را باد کرد و نفس عمیقی از سینه بیرون فرستاد و در کار خدا ماند ؛ همان لحظه داشت شکایت می کرد … بی حوصله و در حالی که زبان روی لب می کشید ،گوشی را برداشت …
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!