توضیحات
دانلود رمان آن شب از نویسنده مریم پیروند رمان رایگان
ژانر رمان: عاشقانه، ازدواج اجباری
تعداد صفحات: ۳۰۷۰
خلاصه رمان:
ماهین در شبی که برادرش قراره از سفرِ کاری برگرده به خونهاش میره تا قبل از اومدنش خونهشو مرتب کنه و براش آشپزی کنه، اما اونجا یکی از صمیمیترین دوستای برادرش بهش دست درازی میکنه … تو خونهی برادرم، توسط بهترین دوستش بهم دست درازی شد. اون منو با دوست دخترش اشتباه گرفت. خونه تاریک بود، گیج بود و نفهمید من ماهینم، خواهرِ میلاد. نامزد داشتم اما همه چیز در عرض یه چشم به هم زدن تبدیل به طوفان شد. حالا به خاطر آبروریزی که به بار آورده مجبوریم با هم ازدواج کنیم …
قسمتی از رمان آن شب :
با اینکه نگاهم به خیابون بود و فکرم پیش مسلم و ضربه ی کاری که به قلبم زده، ولی نگاه تیزشو مرتب روی خودم حس می کردم.
نمی خواستم برگردم و چشمای نافذش رو زل زده روی خودم ببینم…
اما میدونم هر چی سعی کنم از دستش فرار کنم اون به خاطر این مسئله بازم دنبالم میاد مثل یه سایه.
باید همین الان این موضوع رو بین خودمون حل کنیم، تا حتی از سر میلاد بیفته و دیگه ازم نخواد زن کسی بشم که هیچ حسی جز تنفر بهش ندارم.
خودش سر صحبت رو باز کرد: ناراحتی؟
جوابشو ندادم صدای نفس عمیقش توی ماشین پیچید: بخاطر حرف اون جوجه خروس ناراحتی؟
برگشتم به طرفش و زل زدم توی نی نی های جسور و پروش:
نباید باشم؟ به من توهین کرده. بعد اون همه سال بخاطر تو ببین چیا بارم کرده.
فکشو باز اون مدلی که عصبی میشد و دندوناشو روی هم تکون می داد منقبض کرد و گفت: گوه خورده… حسابشو میرسم، فکر کردی راحتش میذارم!
_تو بودی چی می گفتی؟ اگه نامزدت یهویی میومد بهت می گفت کسی باهاش اینکارو کرده؟
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!