توضیحات
رمان غثیان pdf
خلاصه رمان غثیان pdf
بعد از غیبتت که اسمی از تو به میان آمد دنبال واژهای گشتم تا حالم را توصیف کنم…
هیچ کلمهای نتوانست چون غَثَیان حال آشوبم را به تصویر بکشد.
با شنیدن اسمت غَثَیان کردم. تمام خاطراتمان را…
تمام نگاههای عاشقانهای که میانمان رد و بدل شده بود. توصیف حال من،
توصیف دل آشوبههایم بعد از بازگشتت وقتی دیگر عاشقانههایت به من تعلق نداشت
فقط یک کلمه بود. “غَثَیان” “غَثَیان در لغت به معنی آشوب و شوریدگی دل است
که منجر به قی کردن شود”. (حالت تهوع از میزان اضطراب و استرس)
قیمتی از متن رمان غثیان pdf
بجای تماس با شرمندگی که در وجودم حس میکردم وارد اسانسور شدم و دکمه زیر زمین را فشار دادم
وقتی از آسانسور بیرون امدم امیدی نداشتم تا کسی را
آنجا بیابم چون اخرین بار خودم باعث تعطیل شدنش شده بودم
ولی با دیدن در باز رستوران انگار روحی جدید در کالبدم دمیده شد که بخشی از قدرت از دست رفته ام
را بازیافته و با عجله وارد رستوران شدم تکان خوردن زنگوله های بالای در و سر و صدایی که ایجاد کردند
سهند را مقابل در رساند
با دیدن من اول چشمانش کمی گشاد شدن که
نشان از تعجب ش بود بعد لبخندی روی لبهایش نشست
عالی
امکان ارسال کامنت فقط برای اعضاء میباشد!
لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید!